۱۳۸۲ اسفند ۱۱, دوشنبه

رفاقت گرافی


اميد بنکدار و کيوان عليمحمدی را - کمابيش- ۱۰ سال است که ميشناسم. اميد بنکدار و کيوان عليمحمدی در اين ۱۰ سال نشان داده اند که آدمهای بزرگی هستند و اين بزرگی اصلن به اعتبار جوايزی نيست که اين دو ساله مدام از اين جشنواره و آن بزرگداشت ميگيرند.به نظر من بزرگند چون:

۱- اعتبارشان از پدرانشان نيامده. برای کسبش جان کنده اند

۲-بزرگند چون با معيارهای سيستم مرکز فيلمسازی نساختند و فارغ التحصيلان شايسته ای نبودند

۳-بزرگند چون شاگردی را خوب بلدند

۴-بزرگند چون ريسک را خوب ميشناسند

۵-بزرگند چون غلطهايشان را میفهمند

۶-بزرگند چون من را به ما رسانده اند

۷-بزرگند چون بلند پروازند و در باب اين بلند پروازی اقدام ميکنند

۸-بزرگند چون در همين ابتدای کار خيلی ها حضورشان در تلويزيون - حتی تئاتر- يا حضور احيا شده ی شان را مديون کار با اين دو نفرند. چه وقتی دستياری کرده اند ،چه وقتی فيلم ساخته اند. و اين حضور جز با نگاه به هنر، به ضرب هيچ مهمانی ويا بساط دود و دم و وعده های آنچنانی فراهم نشده

۹-بزرگند چون زير بار هيچ حرف زوری نمی روند و به راحتی نه ميگويند حتی اگر به قيمت دور تر شدن مسير باشد يا از دست دادن سرمايه ای.

۱۰-بزرگند چون همين ابتدای راه اطرافشان پر است از شايعه. و مهمترينش تهمت به نفس همکاری اين دو که به اعتقاد من قصه ی بانمک شيرينی است

مهم نيست چقدر شيوه ی کار اين دو نفر باب ميل من هست يا نيست

مهم نيست که می گويند فرم بر محتوايشان ارجحيت دارد يا ندارد

مهم نيست که منتقدين کارشان را ستايش ميکنند يا نه

مهم نيست که در جشنواره ی تئاتر فجر همه ی کليپ هايشان استفاده می شود يا نه

مهم نيست در فيلمنامه هايی که همکاری کرده اند اسمشان برده ميشود يا نه

مهم نيست که من مدام با اينها همکار بوده ام و خواهم بود يا نه

مهم اين است که اين دو نفر همواره بزرگ بمانند حتی وقتی ديگر ابتدای راه نبودند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر