۱- داشتم را جع به تکنوامپرسیونیسم ( که میگن ظاهرا آخرین جنبش نقاشی اواخر قرن بیستمه)میخوندم، که اين عکس رو دیدم و دیوونم کرد. کنار این عکس توضیح داده شده که تکنو امپرسیونیسم پدیده ی تازه ای نیست و به قدمت بشر و تاریخ میرسه. مثلا فلان تیکه ی سفال که در فلان معبد یونانی پیدا شده و یا این تکه سنگ ،همه و همه داره این قدمت رو اثبات میکنه... و اما این سنگ در سال 1972 در کره ی مریخ توسط فضانوردا کشف شده. اول شکلک روش مشخص نبوده و بعد در آزمایشگاههای ناسا به کمک مواد نمایان ميشه.و دست آخر اینکه ظاهرا آزمایشات نشون می ده در اثر یک طغیات آتشفشانی این سنگ به مریخ رسیده و متاسفانه بعد از 1972 دیگه مریخ نرفته اند که بقیه اش را جستجو کنند...
۲-ديروز عصر بعد از يک اتفاق غريب و مرگبار و طاقت فرسا ، برای آشنای محترمی که لازم دیدم فاصله اش کم و کمتر نشه به سرعت برق اس ام اس زدم که : 83 سال هم هدف بودن من و تو نیست. پس ياعلی! به ... که گفتم ناباور به تصميمم نگاه کرد . و من به امنيت فکر کردم و به آدمهايی که گرچه آزارمون ميدن اما به ما چيزهايی رو اثبات ميکنن که برا دونستنش بايد خرفهم شيم. چه خوب!
۳- آقای ب گفت :بوی سیگار می آد توی ماشین. گفت: میکشیدم وقتی جوون بودم. دکتر بعد از یک مریضی سخت گفت اگر ادامه بدی می میری و من دیگر نکشیدم. گفتم ترک کردنش سخته. چه اراده ای! آقای ب گفت: اراده نمی خواد. فقط کافیه نکشیم. تصميم.همین...
۴-یک روزگاری دوستی که الآن نیست- و سرنوشتش هرجاکه هست ،سبز- به من گفت: ساعت شماطه کسی را از خواب بیدار نمی کرد ، و خدا مگس را آفرید.تو نمی خوای مگس باشی؟ من اون موقع تصمیم گرفتم که چرا می خوام.
۵ -... با طنز هميشگيش میگه: بابا ، فضانورده حوصله اش سر رفته بوده نشسته تو سفینه اینو کشیده ! من دوست دارم ایمان داشته باشم که این سنگ به قدمت تاریخه و ديوانه وار به سوالم فکر کنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر